- علی الغفله
- غفلتاً، ناگاه، ناگهانی
معنی علی الغفله - جستجوی لغت در جدول جو
- علی الغفله
- ناگاه ناگهان ناگاه ناگهان غفله: این طایفه برسرخانه او هجوم کردند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خلاصه، به طور خلاصه، خلاصۀ کلام
سخن کوتاه به کوتاهی خلاصه. مخلص کلام: وعلی الجمله آنچه درین فترت بروی اهل اسلام آمد و بر سر امت گذشت
دست کم دست کم لااقل حداقل: اگر تو درخور هنت جهان خواهی گرفت ای شه، بجای هفت کشور هفتصد باشد علی القله. (فرخی)، بنا بر جمع قله
برخدا، درمقام استعاذه آید پناه بر خدا، بدادم برسید، برمن ستم است ازین رصد گاه ای داور دوران علی الله. (تحفه العراقین)، فریاد از دست، علی الله از بد دوران علی الله، تبر از خدا دوران تبرا، (خاقانی)، هرچه باد، باد، یا علی الله زدن، پناه برخدا بردن، یا علی الله زنان. در حال پناه بردنه بخدای: منم از تیره شب خویش علی الله زنان ای موذن تو کجا حی علای تو چه شد ک (حسن دهلوی) یاعلی الله گفتن، دل بدریا زدن، داد و فریاد، پناه بر خدا، مخفف توکلت علی الله
پناه بر خدا، بر خدا، در مقام استعاذه گفته می شود، هرچه باداباد